مجلس میهمانی بود...
پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود. اما وقتی که بلند شد، عصای خویش را بر عکس بر زمین نهاد، و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت.
دیگران فکر کردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده.
به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت:
پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟!
پیر مرد آرام و متین پاسخ داد:
زیرا انتهایش خاکی است، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود.
مواظب قضاوت هایمان باشیم...
به قول دكتر شریعتی:
برای کسی که می فهمد
هیچ توضیحی لازم نیست
و
برای کسی که نمی فهمد
هر توضیحی اضافه است!
لینک منبع: روانشناسی
:: موضوعات مرتبط:
خوشم میاد ,
,
:: برچسبها:
حرفای دلی ,
جملات سنگین ,
احترام ,
جملات زیبا ,
امیدوارنه ,
قضاوت ,
جملات بزرگان ,
جملات ناب ,
جملات قشنگ ,
جملات تلخ ,
جملات فلسفی ,
حرفای منطقی ,
پیرمرد عصابدست ,
دردای اجتماعی ,
درد شخصی ,
جملات عاطفی ,
حرفای احساسی ,
حرفای پر معنی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0